روزا ثابت نیا ✍️
گزارشی با عنوان «۱۲ سال زندان بدون یک روز مرخصی؛ محمد علی عموری کیست؟» به قلم رقیه رضایی در ششم بهمن ۱۴۰۱ در حالی در رسانه ایران وایر منتشر شد که سه روز قبل از آن شبکه العربیه فارسی گزارشی را به نقل از وب سایت حقوق بشری «اطلس زندانهای ایران» درباره شرایط بحرانی زندانی عرب احوازی محمد علی عموری در زندان شیبان احواز، منتشر کرده بود.
پرداختن ایران وایر به یک «زندانی سیاسی عرب» -هر چند پس از ۱۲ سال و با وجود نواقصی که در پی می آید- از سوی مردم عرب مورد تقدیر و استقبال قرار گرفت و به طور گسترده در شبکه های اجتماعی بازنشر شد.
در دهم بهمن برنامهای تحت عنوان پشت صحنه خبر با «لیدا ایاز» پخش شد که ایاز با همکارش رقیه رضایی، نویسنده این گزارش؛ گفت و گویی انجام داد.
پشت صحنه خبر با «لیدا ایاز» برنامهایست که در آن مجری که خود را روزنامهنگار و عضو تحریریه ایران وایر معرفی می کند، با نویسندگان گزارشهای این رسانه درباره گزارش شان گفت و گو می کند. در توضیح این برنامه در وبسایت ایران وایر نوشتهاند: گپ و گفت غیررسمی و خودمانی است!
برداشتی که از این جمله در ذهن متبادر میشود آن است که دو خبرنگارِ همکار با هم خودمانی و بی تکلف حرف میزنند اما گمان نمیرود این بدان معناست که لحن و ادبیات شان نسبت به اشخاص سوژه گزارشها غیرحرفهای، غیر مؤدبانه یا تحقیر آمیز باشد.
نقد های متعددی به این برنامه و گزارش وارد است که به تعدادی از آنها اشاره میشود.
لیدا ایاز نه تنها در طول گفت و گو از گفتن نام «محمدعلی عموری» یا حتی گفتن «فعال سیاسی، فعال عرب، فعال فرهنگی، مهندس، شاعر و نویسنده عرب، معلم زندانی و …» به شدت اجتناب میکند بلکه به کرات از لفظ غیرحرفهای «این آدم» آنهم با لحنی تحقیرآمیز برای نام بردن از وی استفاده می کند. لفظی که حتی در محاوره عادی و روزمرهی افراد غیر مؤدبانه است.
او ضمن آنکه ۱۲ سال زندان بدون یک روز مرخصی را برای یک زندانی غیر قابل باور می داند، می گوید: «چرا ما توی این ۱۲ سال صدایی از “این آدم” نشنیدیم؟ آیا تلاش کرده بود که صداش شنیده بشه “این آدم”؟»
باید از خانم ایاز پرسید زندانیِ در بند آن هم در زندان مخوفی چون زندان شیبان احواز که بدترین و بی رحمانه ترین شرایط را در بین زندان های جغرافیای سیاسی ایران دارد؛ چگونه باید خودش تلاش می کرد تا صدایش شنیده شود؟ آیا فکر نمیکنید باید این سوال را از خودتان بپرسید؟ وظیفه شما به عنوان روزنامهنگار چیست؟ وظیفه دیگر رسانههای فارسی زبان چیست؟ در این ۱۲ سال و سالهای قبل و بعد از آن که صدها زندانی و اعدامی عرب در سکوت خبری و رسانه ای، همواره در زمره بی صدایان و فراموش شدگان بوده و هستند؛ کجا بوده اید؟
اما خانم روزنامه نگار؛ با استدلال شما ظاهرا تمامی شان خود مقصر شنیده نشدن صدایشان بوده اند!
از سوی دیگر رقیه رضایی در پاسخ به این سوال مجری برنامه می گوید: «نه! اینگونه نیست که کسی درباره محمدعلی عموری چیزی نداند. بارها در موردش توسط فعالان عرب نوشته شده. آقای ضیاء نبوی همبندی آقای عموری بوده و چندین بار دربارهاش نوشته و توئیت کرده!»
اما خانم رضایی به همین میزان اکتفا میکند و هرگز نه در گزارش و نه در گفت و گویش اشارهای به واکنشهای مجامع بینالمللی و رسانههای خارجی -غیر فارسی زبان- به احکام صادره برای فعالان عرب از جمله محمدعلی عموری نمیکند تا بدین وسیله رسانههای فارسیزبان را در عدم پوشش اخبار زندانیان عرب تا به امروز، تبرئه کند.
او تمامی تقصیر را یکجا؛ به گردن جمهوری اسلامی می اندازد که با اعمال ستم مضاعف بخصوص به (اقلیت) اتنیکی عرب و بلوچ، مانع از دیده شدن و شنیده شدن صدای آنان شده است.
اما در این میان چند سوال بی پاسخ میماند! اکنون که شما پس از ۱۲ سال به سرگذشت محمدعلی عموری پرداخته اید آیا آن موانع -ستم جمهوری اسلامی- برطرف شده است؟ آیا منبع شما برای پوشش رسانهای، فضایی است که جمهوری اسلامی باید در اختیارتان بگذارد تا بتوانید اخبار اتنیک ها را پوشش دهید؟!
در اینجا لازم می دانم به نام تعدادی از نهادها، سازمانها و افرادی که طی ۱۲ سال گذشته با اعلام موضع، انتشار بیانیه یا مکاتبه با دولت ایران به موضوع زندانی سیاسی عرب محمدعلی عموری پرداخته اند، اشاره کنم تا دریابید که دلایل رسانه های فارسی زبان در نپرداختن به اخبار «اتنیک ها» مغلطه و فریبی بیش نیست.
۱- بیانیه دیده بان حقوق بشر در ۸ فوریه ۲۰۱۲
۲- بیانیه مشترک:
– سازمان عفو بین الملل
– دیده بان حقوق بشر
–کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
– احمد شهید نماینده سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران
–شیرین عبادی حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل
-واکنش های جهانی و چندین کشور اروپایی از جمله بریتانیا و آلمان، همچنین وزارت خارجه امریکا
در مجموع ۳۰ سازمان و فعال حقوق بشری در این بیانیه مشترک در تاریخ ۱۲ جولای ۲۰۱۲ خواستار توقف اجرای احکام اعدام پنج شهروند عرب احوازی شدند که نام محمد علی عموری نیز در این لیست ۵ نفره به چشم می خورد.
۳- بیانیه مشترک سازمان عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۳
۴- نامه ۱۹ تن از زندانیان سیاسی زندان زاهدان که برخی خود نیز با حکم مرگ روبرو بودند در فوریه ۲۰۱۳
۵- گزارش احمد شهید نماینده سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در ۱۳ مارس ۲۰۱۴
۶- هشدارسازمان عفو بین الملل و فراخوان اقدام فوری در ژانویه ۲۰۱۴
۷- گزارش مفصل سازمان عفو بین الملل تحت عنوان “گرفتار در گرداب سرکوب، مدافعان حقوق بشر آماج حمله در ایران” در آگوست ۲۰۱۷
۸- فراخوان اقدام فوری سازمان عفو بینالملل در آوریل۲۰۲۰
۹- گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان-نه به اعدام در آوریل ۲۰۲۰
۱۰- بیانیه سازمان عفو بین الملل در مه ۲۰۲۱
علاوه بر این، رسانه ها و نهادهایی همچون خبرگزاری رویترز، رادیو فردا، هرانا، بنیاد عبدالرحمان برومند، چندین سازمان حقوق بشری احوازی و زندانیان عرب سیاسی سابق درباره محمدعلی عموری گفته و نوشته اند.
به نظر میرسد تمامی این منابع خبری، مجامع بینالمللی و فعالان حقوق بشری و اتنیکی برای رسانههای فارسیزبان کفایت نمیکرد تا بتوانند بر اساس آن، اخبار و گزارشات زندانیان عرب از جمله محمدعلی عموری را پیگیری کرده و پوشش دهند.
با وجود تمامی این مستندات این میزان بی خبری و عملکرد غیرحرفهای یک روزنامهنگار و عضو تحریریه رسانهای مدعی و پرمخاطب، حیرت آور و غیرقابل قبول است. این ناآگاهی -عامدانه- و عدم اطلاع رسانی صحیح درباره سوابق خبر، هدفی جز گمراه کردن و جهت دهی به افکار مخاطب را دنبال نمی کند؛ تا بدین ترتیب رسانههای مرکز گرای فارس محور را با این همه تنگ نظری و بایکوت خبری ملت های تحت ستم و به حاشیه رانده شده، بی غرض و تقصیر جلوه دهد.
در پایان این گفت و گو مجری میگوید: «اما الان یک فرصت خوبیه که صدای “این آدم ها” شنیده شه و در جریانِ انقلاب اخیر مردم ایران در اعتراضات سراسری دیده بشن “این آدمها”»!
بله درست است به قول شما «این آدم ها» از زمانی که با قتل «دختری کورد»؛ در کوردستان جرقه های این انقلاب را زدند و با جانفشانی هایشان آنرا شعله ور کردند و تنها در یک روز در بلوچستان قریب ۱۰۰ نفرشان بیگناه قتل عام شدند و در احواز قبل از کوچکترین حرکتی، «این آدم ها» بصورت فله ای دستگیر شده و به زندان افتادند؛
بله درست است؛ از زمانیکه «این آدم ها» گوشت دم توپ شدند؛ خودشان که نه؛ بلکه جنازه هایشان، بی خبری از سرنوشتشان و شیون مادران و پدرانشان قدری -و باز هم نه به اندازه مرکز نشینان- دیده شد!
خوب است که اگر میخواهید دل ملت های تحت ستم مضاعف را به دست آورید و به جبران بیمهریهای گذشته تان کاری کنید؛ صداقت پیشه کنید! نگویید نشنیدیم! نگویید نمی دانستیم! که حتی اگر اینگونه باشد، در عالم رسانه این خود عذری بدتر از گناه است!
پ.ن. :
الحِوار (به کسر حاء) به معنای گفت و گو ست که نویسنده گزارش در طول گفت و گو آنرا «الحَوار» تلفظ می کند!